تنها تنها شدم .
تنها در زمین های پر از خوار تنهام گذشتی و تنهایم گذاشتند تنهایی میروم وتنها یی کوه ها را طی میکنم
با تنهایی دوست شدم آری تنهایی دوست خوبیست چون از من جدا نمی شود توی شلوغی ها با تنهایی.
توی تنهایی با تنهایی می مانم بهار است و می خواهم بذر غم هایم را بکارم تنها که میشوم در خط ها ی
موازی فرو میروم تنها که میشوم در جا مانده های نوشته های صفحه ی قبل گم شده بر روی صفحه ی نو که باقی مانده میبینم و در فکر فرو میروم و دوباره مینویسم آنها را.
تنها که میشوم گریه میکنم و به چراغ ها نگاه میکنم و در پر . . .
نظرات شما عزیزان:
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت برای تنها ترین تنها محفوظ بوده و کپی برداری از مطالب سایت فقط با ذکر منبع مجاز می باشد، در غیر این صورت حرام است